هوش هیجانی؛ چگونه هیجانات را درک، ارزیابی، ابراز و کنترل می‌کنیم؟

هوش هیجانی؛ چگونه هیجانات را درک، ارزیابی، ابراز و کنترل می‌کنیم؟ مرکز روانشناسی هیجانمدار دلوین دکتر سمیرا رسولی

 

هوش هیجانی؛ چگونه هیجانات را درک، ارزیابی، ابراز و کنترل می‌کنیم؟

 

مقاله اصلی

Emotional Intelligence: How We Perceive, Evaluate, Express and Control Emptions

 

 

آیا EQ (بهره هیجانی) از IQ (بهره هوشی) مهم‌تر است؟

 هوش هیجانی (یا به اصطلاح EI «هوش هیجانی» یا EQ«بهره هیجانی») توانایی درک، تفسیر، نشان دادن، کنترل، ارزیابی و استفاده از هیجانات برای برقراری ارتباط با دیگران و ایجاد ارتباط موثر و سازنده با آن‌هاست. این توانایی برای بیان و کنترل احساسات ضروری است، اما توانایی درک، تفسیر و پاسخ به احساسات دیگران نیز ضروری است.

برخی از کارشناسان اظهار دارند که هوش هیجانی برای موفقیت در زندگی مهمتر از بهره هوشی است است.

 

“اگر از هوش کتابخوانی به شما در قبولی در آزمون‌ها کمک کند، هوش هیجانی با آگاه کردن شما از احساسات دیگران و همچنین احساسات خودتان، شما را برای دنیای واقعی آماده می‌کند”


هانا اونز[1]، (کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی[2])

 

از کجا بدانم که از لحاظ هیجانی باهوش هستم؟

بعضی از نشانه‌های کلیدی و مثال‌های هوش هیجانی عبارتند از:

  • توانایی شناسایی و توصیف احساسات مردم
  • آگاهی از نقاط قوت و محدودیت‌های شخصی
  • اعتماد به نفس و پذیرش خود
  • توانایی رها کردن اشتباهات
  • توانایی پذیرش و گشودگی نسبت تغییر
  • حس کنجکاوی قوی، به ویژه در مورد افراد دیگر
  • احساس همدلی و توجه به دیگران
  • نشان دادن حساسیت به احساسات دیگران
  • پذیرش مسئولیت اشتباهات
  • توانایی مدیریت احساسات در شرایط سخت

 

هوش هیجانی چگونه اندازه‌گیری می‌شود؟

ارزیابی‌های متفاوتی برای اندازه گیری سطوح هوش هیجانی پدید آمده است. چنین آزمون‌هایی به طور کلی به یکی از این دو نوع مورد تقسیم می‌شوند: آزمون‌های خودگزارش‌دهی و آزمون‌های توانایی.

آزمون‌های خودگزارش‌دهی رایج‌ترین آزمون‌ها هستند، زیرا ساده‌ترین آزمون‌ها برای اجرا و امتیازدهی هستند. در چنین آزمون‌هایی، پاسخ‌دهندگان با رتبه‌بندی رفتارهای خود به سؤالات یا اظهارات پاسخ می‌دهند. به عنوان مثال، در مورد جمله‌ای مانند “من اغلب احساس می‌کنم که احساس دیگران را درک می‌کنم”، یک آزمودنی ممکن است این جمله را به عنوان مخالفم، تا حدودی مخالفم، موافقم یا کاملاً موافقم توصیف کند.

’’ از سوی دیگر، آزمون‌های توانایی شامل پاسخ دادن افراد به موقعیت‌ها و سپس ارزیابی مهارت‌هایشان است. چنین آزمون‌هایی اغلب افراد را ملزم می‌کنند که توانایی‌های خود را نشان دهند، که سپس توسط شخصی ثالث رتبه‌بندی می‌شود.’’

اگر در حال انجام یک آزمون هوش هیجانی هستید که یک متخصص سلامت روان آن را اجرا می‌کند، در اینجا دو مقیاس ممکن است مورد استفاده قرار گیرد:

آزمون هوش هیجانی Mayer-Salovey-Caruso (MSCEIT) یک آزمون مبتنی بر توانایی است که چهار شاخه مدل هوش هیجانی مایر و سالویه را می‌سنجد. آزمون‌دهندگان وظایفی را انجام می‌دهند که برای ارزیابی توانایی آن‌ها در درک، شناسایی، فهم و مدیریت هیجانات طراحی شده است.

پرسشنامه شایستگی هیجانی و اجتماعی (ESCI) بر اساس ابزار قدیمی‌تری به نام پرسشنامه خودارزیابی است و در آن افرادی که آزمودنی را می‌شناسند، توانایی‌های او را در چندین شایستگی هیجانی مختلف رتبه‌بندی می‌کنند. این آزمون برای ارزیابی توانایی‌های اجتماعی و هیجانی طراحی شده است که به شناسایی افراد به عنوان رهبران قوی کمک می‌کند.

همچنین منابع آنلاین غیررسمی زیادی وجود دارد که استفاده از بسیاری از آن‌ها رایگان است. این منابع قادرند هوش هیجانی شما را بررسی کنند.

 

چهار مولفه هوش هیجانی چه هستند؟

پژوهش‌گران اظهار می‌دارند که چهار سطح مختلف از هوش هیجانی وجود دارد که شامل ادراک هیجانی، توانایی استدلال با استفاده از هیجانات، توانایی فهم هیجانات، و توانایی مدیریت هیجانات می‌شود.

  1. درک هیجانات: اولین گام در درک احساسات، درک دقیق آن‌هاست. در بسیاری از موارد، این موضوع ممکن است شامل درک علائم غیرکلامی مانند زبان بدن و حالات چهره باشد.

  2. استدلال با هیجانات: مرحله بعدی شامل استفاده از هیجانات برای ارتقای تفکر و فعالیت‌های شناختی است. احساسات به اولویت‌بندی آنچه که توجه می‌کنیم و به آن واکنش نشان می‌دهیم کمک می‌کند. ما به چیزهایی که توجه ما را به خود جلب می‌کند، از نظر احساسی واکنش نشان می‌دهیم.

  3. فهم هیجانات: هیجاناتی که ما ادراک می‌کنیم می‌توانند دارای معانی گسترده‌ای باشند. اگر کسی هیجانات خشمگینانه را ابراز می‌کند، ناظر باید علت عصبانیت فرد و معنای احتمالی آن را تفسیر کند. به عنوان مثال، اگر رئیس شما عصبانی رفتار می‌کند، ممکن است به این معنی باشد که از کار شما ناراضی است، یا ممکن است به این دلیل باشد که صبح همان روز در راه رسیدن به محل کار به خاطر سرعتش جریمه شده باشد یا اینکه با شریک زندگی خود دعوا کرده باشد.

  4. مدیریت هیجانات: توانایی مدیریت مؤثر هیجانات بخش مهمی از هوش هیجانی و بالاترین سطح آن است. تنظیم هیجانات و واکنش‌دهی‌های رفتاری مناسب و همچنین پاسخ به هیجانات دیگران، همگی از جنبه‌های مهم مدیریت هیجانی هستند.

 

“شناخت احساسات – شما و آن‌ها – می‌تواند به شما کمک کند بفهمید که دیگران از کجا می‌آیند، چه تصمیماتی می‌گیرند و چگونه احساسات شما می‌تواند بر دیگران تأثیر بگذارد.”


-هانا اونز-

 

چهار شاخه این مدل با این پیچیدگی که هر چه فرایندهای اساسی‌تر باشند در سطوح پایین‌تری قرار دارند و هر چه فرایندها پیشرفته‌تر باشند در سطوح بالاتر، ترتیب یافته‌اند. به‌عنوان‌مثال، پایین‌ترین سطوح شامل ادراک و ابراز هیجانات است، درحالی‌که سطوح بالاتر نیاز به مشارکت آگاهانه بیشتری دارد و شامل تنظیم هیجانات است.

 

چرا هوش هیجانی مفید است؟

علاقه به آموزش و یادگیری هوش اجتماعی و هیجانی در سال‌های اخیر افزایش‌یافته است. برنامه‌های یادگیری اجتماعی و هیجانی (SEL) به بخشی استاندارد از برنامه درسی برای بسیاری از مدارس تبدیل شده است.

هدف این طرح‌ها نه‌تنها بهبود سلامت و بهزیستی افراد، بلکه کمک به موفقیت تحصیلی دانش‌آموزان و پیشگیری مورد قلدری قرار گرفتن آن‌ها است. مثال‌های زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد هوش هیجانی چگونه می‌تواند در زندگی روزمره نقش داشته باشد.

 

فکر کردن قبل از واکنش نشان دادن

افرادی که بهره بالایی از هوش هیجانی دارند می‌دانند که هیجانات می‌توانند قدرتمند و درعین‌حال موقتی نیز باشند. هنگامی که یک رویداد هیجانی بسیار سنگین رخ می‌دهد، مانند خشمگین شدن از یک همکار، واکنشی که می‌توان گفت از لحاظ هیجانی هوشمند به‌حساب می‌آید این است که برای واکنش نشان دادن کمی صبر کنید.

این صبرکردن به همه اجازه می‌دهد تا هیجانات خود را آرام کنند و در مورد همه عوامل پیرامون بحث منطقی‌تر فکر کنند.

 

آگاهی‌-از-خودِ قوی‌تر

افرادی که بهره بالایی از هوش هیجانی دارند نه‌تنها در فکرکردن به هیجانات دیگران خوب هستند، بلکه در فهم هیجانات خود نیز مهارت دارند. خودآگاهی به افراد این امکان را می‌دهد که عوامل مختلفی را که به هیجانات آن‌ها کمک می‌کند در نظر بگیرند.

 

همدلی با دیگران

بخش بزرگی از هوش هیجانی توانایی فکرکردن به و همدردی با هیجانات دیگران است. این مقوله اغلب شامل درنظرگرفتن این موضوع است که اگر در موقعیت مشابهی قرار داشتید، چگونه واکنش نشان می‌دادید.

افرادی که دارای هوش هیجانی قوی هستند، می‌توانند دیدگاه‌ها، تجربیات و هیجانات دیگران را در نظر بگیرند و از این اطلاعات برای توضیح اینکه چرا افراد به آن گونه رفتار می‌کنند، استفاده می‌کنند.

 

چگونه می‌توان هوش هیجانی را تمرین کرد؟

هوش هیجانی را می‌توان به روش‌های مختلف در زندگی روزمره به کار برد. چند روش مختلف برای تمرین هوش هیجانی عبارت‌اند از:

  • توانایی پذیرش انتقاد و مسئولیت
  • توانایی حرکت‌کردن و گذشتن از اشتباهاتی که مرتکب می‌شوید
  • توانایی نه گفتن در زمانی که نیاز دارید
  • توانایی به اشتراک گذاشتن احساسات خود با دیگران
  • توانایی حل مشکلات به روشی که برای همه مفید باشد
  • داشتن همدلی با افراد دیگر
  • داشتن مهارت عالی در زمینه گوش‌دادن
  • دانستن دلیل کارهایی که انجام می‌دهید
  • نداشتن رویکرد قضاوت‌گرایانه نسبت به دیگران

هوش هیجانی برای داشتن یک ارتباط بین‌فردی خوب، ضروری است. برخی از کارشناسان معتقدند که نقش تعیین‌کننده این توانایی در رسیدن به موفقیت‌های زندگی از بهره هوشی صرف مهم‌تر است. خوشبختانه، کارهایی وجود دارد که می‌توانید برای تقویت هوش اجتماعی و هیجانی خود انجام دهید.

 

درک هیجانات می‌تواند کلید روابط بهتر، بهبود بهزیستی و مهارت‌های ارتباطی قوی‌تر باشد.

 

آیا معایبی هم برای هوش هیجانی وجود دارد؟

داشتن مهارت‌های هوش هیجانی پایین‌تر می‌تواند منجر به تعدادی از سختی‌های بالقوه و غیرمنتظره‌ای شود که می‌تواند بر حوزه‌های مختلف زندگی از جمله کار و روابط تأثیر بگذارد. افرادی که مهارت‌های عاطفی کمتری دارند، بیشتر مشاجره می‌کنند، روابطی باکیفیت پایین‌تر دارند و مهارت‌های مقابله‌ای هیجانی ضعیفی دارند.

پایین‌بودن هوش هیجانی می‌تواند معایب زیادی داشته باشد، اما داشتن سطح بسیار بالایی از مهارت‌های هیجانی نیز می‌تواند با چالش‌هایی همراه باشد. مثلاً:

تحقیقات نشان می‌دهد که افراد با هوش هیجانی بالا ممکن است در واقع کمتر خلاق و نوآور باشند

افراد با هوش هیجانی بالا ممکن است از ترس آسیب رساندن به احساسات دیگران، در ارائه بازخورد منفی دچار مشکل شوند.

تحقیقات نشان داده است که EQ بالا گاهی اوقات می‌تواند برای اهداف دستکاری و فریبنده مورد استفاده قرار گیرد.

 

آیا می‌توانم هوش هیجانی‌ام را تقویت کنم؟

درحالی‌که برخی از افراد ممکن است به طور طبیعی به مهارت‌های هیجانی خود دست یابند، برخی شواهد نشان می‌دهد که این توانایی است که می‌توانید آن را رشد داده و بهبود ببخشید. به‌عنوان‌مثال، یک کارآزمایی تصادفی کنترل شده در سال 2019 نشان داد که آموزش هوش هیجانی می‌تواند توانایی‌های عاطفی را در محیط کار بهبود بخشد.

باهوش بودن از نظر هیجانی مهم است، اما چه قدم‌هایی می‌توانید برای بهبود مهارت‌های اجتماعی و هیجانی خود بردارید؟ در اینجا چند نکته وجود دارد.

 

گوش دهید

اگر می‌خواهید بفهمید که دیگران چه احساسی دارند، اولین قدم توجه‌کردن است. برای گوش‌دادن به آنچه که مردم سعی دارند – چه به‌صورت کلامی و چه غیرکلامی – به شما بگویند، وقت بگذارید. زبان بدن می‌تواند معانی زیادی داشته باشد. وقتی احساس می‌کنید که شخصی احساس خاصی دارد، عوامل مختلفی را در نظر بگیرید که ممکن است در ایجاد آن هیجان نقش داشته باشند.

 

همدلی کنید

درک احساسات بسیار مهم است، اما ما همچنین باید بتوانیم خود را به‌جای دیگری بگذاریم [یا به‌اصطلاح “با کفش‌های دیگری راه برویم”] تا دیدگاه آن‌ها را به‌درستی درک کنیم. همدلی با افراد دیگر را تمرین کنید. تصور کنید در موقعیت آن‌ها چه احساسی خواهید داشت. چنین فعالیت‌هایی می‌توانند به ما در ایجاد درک هیجانی از یک موقعیت خاص و همچنین توسعه مهارت‌های هیجانی قوی‌تر در درازمدت کمک کنند.

 

تأمل کنید

توانایی استدلال با هیجانات بخش مهمی از هوش هیجانی است. در نظر بگیرید که چگونه هیجانات شما بر تصمیمات و رفتارهای شما تأثیر می‌گذارد. وقتی به این فکر می‌کنید که دیگران چگونه پاسخ می‌دهند، نقشی که هیجانات آن‌ها بازی می‌کند را ارزیابی کنید.

چرا این شخص چنین احساسی دارد؟ آیا عوامل نادیده‌ای وجود دارد که ممکن است به این احساسات کمک کند؟ چگونه هیجانات شما با آن‌ها متفاوت است؟ با بررسی چنین سؤالاتی، ممکن است متوجه شوید که درک نقشی که هیجانات در نحوه تفکر و رفتار افراد ایفا می‌کنند، آسان‌تر می‌شود.

[1] Hannah Owens

[2] Licensed master of social work

 

 

 Kendra Cherry, MSEd
مرکز روانشناسی هیجانمدار دلوین

By Kendra Cherry, MSEd
Kendra Cherry, MS, is a psychosocial rehabilitation specialist, psychology educator, and author of the “Everything Psychology Book.”

 

 

sources

  1. Drigas AS, Papoutsi C. A new layered model on emotional intelligenceBehav Sci (Basel). 2018;8(5):45. doi:10.3390/bs8050045

  2. Salovey P, Mayer J. Emotional IntelligenceImagination, Cognition, and Personality. 1990;9(3):185-211.

  3. Feist GJ. A meta-analysis of personality in scientific and artistic creativityPers Soc Psychol Rev. 1998;2(4):290-309. doi:10.1207/s15327957pspr0204_5

  4. Côté S, Decelles KA, Mccarthy JM, Van kleef GA, Hideg I. The Jekyll and Hyde of emotional intelligence: emotion-regulation knowledge facilitates both prosocial and interpersonally deviant behaviorPsychol Sci. 2011;22(8):1073-80. doi:10.1177/0956797611416251

  5. Gilar-Corbi R, Pozo-Rico T, Sánchez B, Castejón JL. Can emotional intelligence be improved? A randomized experimental study of a business-oriented EI training program for senior managersPLoS One. 2019;14(10):e0224254. doi:10.1371/journal.pone.0224254

 

 

 

  • آخرین گروه درمانی‌ها

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *